معرفی کتاب

رســاله هیــلاریـه

«تقدیم به دیپلمات‌های آمریکایی و کارشناسان توسعه که کشور و ارزش‌های ما را در مکان‌های کوچک و بزرگ یا امن و پرمخاطره در سراسر جهان معرفی کردند.» اینها نخستین عباراتی است که هیلاری کلینتون، وزیر خارجه دولت اول باراک اوباما، کتاب خاطرات خود را با آن آغاز کرده است. کتابی که بخشی از آن هم به ایران اختصاص دارد و تارِ عنکبوتی که سعی داشتند به پای جمهوری اسلامی ببندند. هیلاری که در رقابت‌های انتخاباتی سال 2016 ایالات متحده نامزد دموکرات‌ها برای رقابت با ترامپ محسوب می‌شد. 10 سال قبل در سال 2008 هم برای انتخاب نامزد نهایی دموکرات‌ها برای ریاست‌جمهوری با اوباما رقابت کرده بود اما در نهایت رقابت را به او واگذار کرد.

پشت ون دراز کشیدم

باراک حسین اوباما به محض تحویل گرفتن کلید کاخ سفید از جرج دبلیو بوش، به هیلاری پیشنهاد کرد وزیر امور خارجه دولتش شود. پیشنهادی که برای کلینتون هم جالب بود. خودِ هیلاری، رایزنی‌های اولیه با اوباما را -آن‌هم به دور از چشم خبرنگاران کنجکاوی که شبانه‌روز در اطراف منزلش اردو زده بودند- این گونه توصیف می‌کند: «چه مرگم شده بود که پشت یک مینی‌ون آبی با شیشه‌های دودی دراز کشیده بودم؟ سوال خوبی است. داشتم سعی می‌کردم از خانه‌ام در واشنگتن دی‌سی خارج شوم بدون اینکه خبرنگارانی که دم در خانه منتظرم بودند مرا ببینند… من در راه رفتن به جلسه‌ای محرمانه با باراک اوباما بودم. فردی که تا همین چند ماه قبل، نه آرزو و نه انتظار ملاقات با او را داشتم.»

دو ترجمه از دو ناشر

هیلاری در نهایت به‌عنوان وزیر خارجه دولت اول اوباما انتخاب می‌شود. او پس از پایان دوران چهار ساله مسوولیت، به کنج منزلش پناه می‌برد و چهار سال خاطرات خود را در کتابی تحت عنوان «انتخاب‌های سخت» منتشر می‌کند. در ایران اما دو ناشر -اطلاعات و میلکان- سراغ کتاب جدید کلینتون می‌روند. میلکان نام «انتخاب‎‌های سخت» و اطلاعات عبارت «گزینه‌های دشوار» را برای کتاب کلینتون برگزیده‌اند. «گزینه‌های دشوار» انتشارات اطلاعات به قیمت 45 هزار تومان و «انتخاب‌های سخت» نشر میلکان به قیمت 43 هزار تومان راهی بازار شده‌اند. ترجمه نخست را آقای علی‌اکبر عبدالرشیدی و ترجمه دومی را آقای امیر قادری به عهده داشته است.

ترجمه‌ای روان و بدون دست‌انداز

آنچه در سطرهای این متن به چشم می‎‌خورند ناظر به ترجمه‌ای است که توسط انتشارات میلکان منتشر شده است. ترجمه‌ای روان و بدون دست‌انداز که مخاطب فارسی را با چالش چندانی مواجه نمی‌کند. البته نباید از کنار قدرت نویسندگی هیلاری هم بی‌تفاوت گذشت. هرچند در مورد شخصیت‌هایی در این سطح احتمالا یک نویسنده که نامش اعلام نمی‌شود در مرحله نگارش به کمک راوی کتاب رسیده است چرا که به تعبیر اهل تامل، شخصیت‌های این چنینی نه وقت و نه مهارت لازم را برای نگارش کتاب دارند. کتاب در 572 صفحه منتشر شده است. علاوه‌بر خاطرات، آلبومی از تصاویر مرتبط با بخش‌های مختلف کتاب هم در انتها به آن ضمیمه شده است.هیلاری به جای روایت زمانیِ وقایع از ابتدای مسوولیت تا انتها، سعی کرده به‌طور موضوعی با خاطرات خود برخورد کند. او به جای آنکه خاطرات و تجربیات خود را طبق ورق‌‎های تقویم رومیزی‌اش مکتوب کند و جلو بیاید، تعدادی از مهم‌ترین موضوعات و چالش‌هایی را که در دوران وزارت امور خارجه ایالات متحده با آنها دست و پنجه نرم کرده، لیست و خاطراتش را حول این موضوعات بیان کرده است. به این ترتیب، روسیه، چین، ایران، فلسطین، بهار عربی، غزه، برمه، پاکستان، افغانستان و کشورهای مختلف اروپایی هر یک بخش‌های مختلفی از این کتاب را به خود اختصاص داده‌اند.

ایرانیان در شوک

بدون شک جذاب‌ترین بخش‌های کتاب برای مخاطب ایرانی، فصل مربوط ایران است. این موضوع آنجایی جذابیت بیشتری پیدا می‌کند که بدانیم دوران زمامداری نویسنده با وقایع مهمی در تاریخ سیاسی ایران از جمله انتخابات ریاست جمهوری 88، مذاکرات 1+5، ارتباط‌های سری و مخفیانه طرف ایرانی و آمریکایی و مناظرات انتخابات ریاست جمهوری 1392 همزمان بوده است. به‌طور مثال هیلاری در مورد مناظرات کاندیداهای ریاست جمهوری در سال 1392 چنین نوشته است: «در یک مناظره ملی جنجالی، رقبای جلیلی او را به‌شدت برای مدیریت غلط سیاست‌های هسته‌ای و خسارت زدن به اقتصاد کشور مورد انتقاد قرار دادند. ولایتی وزیر سابق امور خارجه که به تندرو بودن معروف است، گفت: محافظه‌کار بودن به معنای غیرقابل انعطاف و یک دنده بودن نیست. محسن رضایی از فرماندهان سابق سپاه پاسداران به این حرف اضافه کرد: ما نمی‌توانیم انتظار داشته باشیم همه‌چیز را داشته باشیم و در ازایش چیزی ندهیم! شعار مقاومت در برابر دنیا را مورد سوال قرار داد… حسن روحانی که خودش رییس سابق هیات مذاکره‌کننده هسته‌ای بود گفت خوب است که سانتریفیوژها بچرخد اما معاش و زندگی مردم هم باید بچرخد… ایرانی‌هایی که در خانه در حال تماشا بودند به احتمال زیاد در شوک فرو رفتند. آنها ندرتا اجازه داشتند چنین مناظره‌ای را تماشا کنند.»

جت‌های ایرانی در آشیانه‌‌شان زنگ زدند

هیلاری همچنین در بخش دیگری از کتاب با اشاره با اعمال تحریم‌های مختلف بر اقتصاد و صنایع ایران می‌نویسند: «تانکرهای نفت ایرانی بلااستفاده مانده بودند. هیچ بازاری پذیرای آنها نبود و هیچ سرمایه‌‎گذار خارجی یا شرکت بیمه‌ای حاضر نبود آنها را حمایت کند. جت‌های ایرانی در آشیانه‌شان زنگ می‌زدند و هیچ قطعه جایگزینی در دسترس نبود. کمپانی‌های بزرگ چند ملیتی شروع به خروج از ایران کردند. حتی احمدی‌نژاد که تلاش کرده بود اثر هر تحریمی را رد کند شروع به شکایت از حمله اقتصادی کرد. سال‌ها درباره تحریم‌های فلج‌کننده صحبت کرده بودم و حالا این حرف به واقعیت پیوسته بود. نتانیاهو به من گفت آنقدر از این عبارت (تحریم‌های فلج‌کننده) خوشش آمده که شاید آن را به‌نام خودش استفاده کند. من به ائتلافی که [علیه ایران] ایجاد کردیم افتخار می‌کنم اما لذتی در سختی که مردم ایران باید بکشند وجود ندارد.»

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه