به گزارش خبرنگار باشگاه خبرنگاران توانا، نشست بررسی تعاملات فرهنگی، ادبی ایران و تاجیکستان با حضور نظامالدین زاهدی سفیر جمهوری تاجیکستان و ابراهیم خدایار رایزن سابق ایران در تاجیکستان در نمایشگاه کتاب برگزار شد.
در ابتدای این نشست ابراهیم خدایار گفت: از نظر تاریخی زمانی که نگاه میکنیم نخستین باشگاه آریاییها در کنار دریاچه خوارزم در اوستا توصیف شده است. هر فرهنگی نیاز به پاسداری از مرزهای خودش دارد و اگر روزی پاسداران مرزهای فرهنگی زبانی به اهمیت و اعتبار آن پشت کنند، آن فرهنگ نابود خواهد شد.
وی افزود: بارها این جمله را شنیدیم که میگویند تا زمانیکه فردوسی است زبان فارسی باقی میماند. اگر فردوسی تبارها نباشند آن فرهنگ نابود خواهد شد. اگر برویم در خوارزم یک نفر را پیدا نمیکنید که فارسی صحبت کند. مگر فردوسی برای آن فرهنگ نبود؟ پاسخ این است که چرا بود، اما افرادی از تبار فردوسی نبودند که از فرهنگ خودشان دفاع کنند. بنابراین افرادی مانند گلرخسار شاعر تاجیکی زبان برای ما بسیار اهمیت دارند. به این دلیل که این افراد پاسداران فرهنگی و زبانی ما هستند.
خدایار با اشاره به دوران شوروی یادآور شد: در دوران شوروی از بیان این مکنونات قلبی به خصوص از زمان مرگ استالین و روی کار آمدن خروشچف در سال 1953 ترسی از فارسی حرف زدن نداشتند. گلرخسار یک بیت شعری دارد که در همان زمان سروده شده است «از کم لج گندیده به دریا نرسیدیم/ سرمست سرابیم زرافشان دگر نیست» زندگی در دوره کمونیست را در آن زمان به یک مرداب گندیده تشبیه کرده است. که در آن زمان بیان چنین موضوعاتی شجاعت میخواسته است. او همچنین هستی میهن را سروده است. اصطلاحی در زمان شوروی بود که دوگانهسازی شکل میگرفت با نام وطن خُرد و وطن بزرگ، منظور از وطن خُرد تاجیکستان بود با فرهنگ و تاریخش و وطن بزرگ، وطن سوسیالیستی بود. همین دو واژه افراد حاضر در آن سرزمین را به این موضوع سوق میداد که تاریخ شما از دوره شوروی شروع میشود یعنی سال ۱۹۱۷. آنها میگفتند تاجیکستان قبل از آن تاریخ از خود چیزی نداشته است. اما افرادی مانند گلرخسار و شاعران بنام دیگر آمدند و مرزهای دروغین را شکستند.
وی افزود: آنها نخست جغرافیای خود را شناختند و متوجه اهمیت آن شدند. سپس به تاریخ برگشتند و زندگی خود را از ۱۹۱۷ به زمان اسطورهها بردند، به تاریخ پیدایش قوم آرایی. سپس به شاهنامه برگشتند و متوجه شدند که ما در یک وطنی به نام شاهنامه زندگی میکنیم. گلرخسار تنها فردی است که یک وطن فرهنگی را در شاهنامه ساخته است به نام «شاهنامه وطن است» و همه اهالی فارسی زبان را دعوت کرده که در این وطن باید زندگی کرد. اینگونه شناسنامه اهمیت خود را از دست میدهد و مرزهای سیاسی فرو میریزد و تنها چیزی که ما را به وحدت دعوت میکند اسطورهها و زبان و تاریخ مشترک ما است.
در ادامه زاهدی سفیر تاجیکستان در ایران گفت: دوستان عزیز امسال ۳۲ سال میشود که از استقلال تاجیکستان میگذرد. اما پیوند ما با ایران پیوندی قدیمی است. برای اینکه ما زبان، تاریخ، ارزشهای فرهنگی مشترک داریم. این ارزشهای مشترک بستر بسیار مناسب برای تقویت همکاریها در همه حوزهها بخصوص حوزه فرهنگ است. ما در این ۳۲ سال با جمهوری اسلامی ایران همکاریهای گسترده داشتیم. هرچند که همکاریهای ما از شعر و فرازهای آن خالی نبود. اما یک نکته را میگویم که در طول این سالها تعاملات فرهنگی ما به طور گسترده در حال پیشرفت است.