به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاری فارس، کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن سلسله جلسات آیتالله سیدعلی خامنهای رهبر معظم انقلاب، با موضوع اندیشه اسلامی در قرآن در ماه رمضان سال ۱۳۵۳ است. این کتاب را انتشارات صهبا منتشر کرده است که هم اکنون این اثر به چاپ چهلم با تیراژ ۲۰۰ هزار نسخه رسیده و قیمت این اثر نیز ۱۱۰ هزار تومان است.
سخنرانیهای طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن مربوط به زمانی است که رهبر انقلاب در مسجد امام حسن (ع) مشهد، در کسوت یک روحانی مبارز جوان سخنرانی میکرد. سخنرانیهایی که بیشتر به کلاسی آموزشی شباهت داشت و مردم از زن و مرد و پیر و جوان با اشتیاق تمام در آن حاضر میشدند. سخنرانیهایی که سرانجام او را به پایتخت استبداد و کمیته ضد خرابکاری کشاند. طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن پنجمین اثر مکتوب حضرت آیتاللّه سیدعلی خامنهای بود که قبل از انقلاب، در سال ۱۳۵۴ به چاپ رسید.
حضرت آیتالله خامنهای در این جلسات سعی داشتند تا مبانیِ اندیشه اسلامی را با رویکردی اجتماعی، منسجم و هماهنگ و با محور قرار دادن قرآن کریم تبیین کنند. کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن مشتمل بر چهار فصل ایمان، توحید، نبوت و ولایت است. ایشان ایمانِ واقعی را ایمانی میدانند که آگاهانه و مسئولیتپذیر باشد. با این مقدمه، توحید را معرفی کرده و میگویند نمود آن در زندگیِ فرد موحد این است که زیر بار سلطه خدایان دروغین اعم از ابلیس و طواغیت و هواهای نفسانی و … نرود.
آنگاه برخی از ویژگیهای یک جامعه موحد را بیان میکنند. با همان تعریف از ایمان، پس از تعریف اصل نبوت و معرفی دشمنان آن، به تعهداتی که متوجه مسلمانان معتقد به اصل نبوت است، اشاره میکنند. در آخر هم با توجه به تاریخ انبیا و آیات قرآن، روشن میکنند که فرجام کار انبیا و پیروان انبیا چیزی جز پیروزی نیست. و اما در مبحث ولایت، ابتدا به شرح مفهوم ولایت و ابعاد آن ـ پیوند درونی جامعه اسلامی، نحوه ارتباط با جوامع غیر مسلمان و پیوند بین امام و امت ـ اشاره دارند و در ادامه بعضی از زوایای آن را تبیین میکنند.
بخشی از متن کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن
در زمان پیغمبر، هم پیغمبر مدعی عبودیت و اطاعت خدا بود، هم آنکسانیکه در جبهه مقابل او، با او میجنگیدند، اخلال میکردند، رهبران و آقایان و رهبانان مسیحیت و احبار یهود، اینها هم ادعا میکردند. «وَ قالَتِ الیَهودُ وَ النَّصاریٰ نَحنُ اَبناءُ اللّهِ»، یکذره هم بالاتر از پیغمبر؛ او میگفت من بنده خدا هستم، اینها میگفتند ما فرزندان و پسران خدا هستیم. آنها فکر میکردند که اطاعت خدا دربست در اختیار آنهاست. یا به تعبیر دیگر بگویم، خودشان فکر نمیکنند؛ بعضی از نافرمانان خدا اینجور وانمود میکنند که مطیع خدایند، درست است یا نه؟ عدهای هستند که خودشان وقتی با خود خلوت میکنند، مییابند که چه نامه سیاهی دارند؛ میفهمند که آنچه میگویند سرا پا دروغ است، اما به مردم اینجور وانمود میکنند که بندگان خوب خدا و مطیعان و عابدان پروردگارند.
اینها درمقابل مردم حقپرست واقعی باید ممتاز بشوند، باید مشخص بشوند. این است که اینجا خدای متعال، در مقام بیان اطاعت و لزوم آن برای مؤمنان، اینجور میگوید: «وَ اَطیعُوا اللّهَ وَ الرَّسولَ» اطاعت کنید خدا را و پیامبر را. اگر نمیگفت پیامبر را، دشمنان پیامبر هم میگفتند ما مطیع خداییم؛ لذا بایستی مشخص بشود که اطاعت خدا یعنی چه. آنکسانیکه خود را بنده خدا میدانند، اما بنده فرمانِ قانون خدا نیستند، عمل به قانون نمیکنند، ملتزم به لوازم این بندگی نیستند، اینها چطور میتوانند بگویند ما بنده خداییم؟ «اَطیعُوا اللّهَ وَ الرَّسولَ» اطاعت کنید خدا را و رسول را، «لَعَلَّکم تُرحَمونَ» شاید مورد رحم پروردگار قرار گیرید.
رحم خدا یعنی چه؟ مورد رحم خدا قرار گرفتن یعنی چه؟ اینجا یک مقایسهای بکنید بین بیان قرآن و پندار عامیانه ما. ما میگوییم که اگر گناهکاریم، اگر نافرمانی خدا کردیم، اگر به واجبات و تعهدات و تکالیف عمل نکردیم، اگر چنانچه از منطقههای ممنوعه پروردگار پا عقب نکشیدیم؛ فقط یک امیدواری داریم، آن چیست؟ آن رحم خداست. خدا با رحمتش با ما عمل کند، خدا ما را رحم کند، این داعیه و حرف ماست؛ یعنی حرف معمول اجتماع ما و مردم ما این است. رحمت خدا را برای کجا میدانیم؟ برای آنجا که عمل نکردیم.
درصورتیکه نافرمانی کردیم، درصورتیکه منطقه ممنوعه خدا را زیر پا لگدکوب کردیم، مسئولیت و تعهدِ الهی را ملاحظه نداشتیم؛ در یکچنین صورتهایی میگوییم: ما که عمل نداریم، مگر خدا رحممان کند. رحم را، رحم خدا را، رحمت پروردگار را، رقیب عملکردن و جایگزین عملکردن میدانیم. آیه قرآن بهعکس است؛ میگوید عمل کنید، اطاعت کنید، شاید مورد رحمت پروردگار قرار بگیرید. رحمت خدا آنوقتیست که یک ملتی به مسئولیتش عمل کند. خدا آن وقتی به مردمی رحم میکند که او را اطاعت کنند، تکالیف خود را انجام بدهند. هفتصد میلیون مسلمان بنشینند به انتظار ابر رحمت پروردگاری که بر سرشان ببارد، آنوقت راهها را باز کنند تا دزدان ناموس و غارتگران دین بیایند همه چیزشان را ببرند؛ به امید رحمت خدا بنشینند؟ پس بگو بنشینند حالا!