دنیای کتابمعرفی کتاب

مزد مقاومت حبیب حرم

سردار حسین همدانی چهره‌ای شناخته شده در سپاه پاسداران است که در سوریه به شهادت رسید و امروز کتاب‌هایی درباره این شخصیت به چاپ رسیده که مخاطب را بیشتر با زندگی و ابعاد فعالیت های سیاسی و نظامی اش آشنا می‎کند.

 

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمدمهدی شیخ صراف ـ سردار حسین همدانی، در جنگ تحمیلی حضور داشت و بعد از این حضور نیز سال‌ها بعد در جنگ سوریه حضور موثری پیدا کرد؛ این روزها که متنی به قلم میر حسین موسوی، کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 منتشر شده نام سردار همدانی سر زبان‌ها افتاده چرا که بخش‌هایی از متن مورد اشاره به شکل تلویحی درباره این سردار شناخته سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است. این اشاره باعث شده در شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی حرف و سخن‌های مختلفی درباره این سردار سپاه مطرح شود که برخی ناشی از ابهامات کاربران است و در برخی از آنها اغراض خاصی احساس می‌شود.

این وضعیت موجب شده بسیاری از کاربران برای شناخت بیشتر ابعاد زندگی سیاسی و نظامی سردار همدانی در اینترنت جست‌وجوی گسترده‌ای انجام دهند تا سرنخ‌هایی از فعالیت‌های وی به دست آورند.

نتایج جست‌وجوها در رسانه‌های رسمی فارسی زبان داخلی نشان می‌دهد این سردار در ادامه فعالیت‌های مستشاری خود در۱۶ مهر ماه ۹۴ در مبارزه با گروه داعش حین انجام خدمت به شهادت رسید. حسین همدانی در ۲۴ آذر سال ۱۳۲۹ در آبادان متولد شد، پدرش کارمند شرکت ملی نفت بود که به دلیل بیماری وقتی حسین سه ساله بود دار فانی را وداع گفت و مادر به همراه چهار فرزند به زادگاه خود در همدان بازگشت.

وی از دوران جوانی تا پایان عمر مسئولیت‌های مختلف نظامی را بر عهده گرفت که از جمله آنها می‌توان به فرمانده لشکر ۳۲ انصارالحسین استان همدان، فرمانده لشکر ۱۶ قدس استان گیلان، فرمانده لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص) تهران و معاونت عملیات قرارگاه قدس اشاره کرد.

از آنجایی که این جست‌وجوها نمی‌تواند به نتایج جامع و کاملی منجر شود، خبرنگار ایبنا در این گزارش به منظور شناخت بیشتر با زندگی این سردار برای علاقمندان کتاب‌هایی که با محوریت زندگی و خاطرات وی به چاپ رسیده است را معرفی خواهد کرد که در ادامه از نظر می‌گذرانید:

 

حبیب حرم
کتاب «حبیب حرم» یک اثر کوتاه درباره زندگی سردار شهید همدانی است که در 42 صفحه نوشته شده است. این کتاب در سال 1398 توسط انتشارات خط هشت روانه بازار نشر شد و اثر حاصل قلم امیر رضا مرادپور است.

 

خداحافظ سالار
کتاب «خداحافظ سالار» که بارها تجدید چاپ شده، خاطرات همسر شهید همدانی را درباره این شهید بزرگوار نقل کرده و به قلم حمید حسام نگارش شده است. کتاب به صورت داستانی است که شروع ماجرای آن از سال ۱۳۹۰ است که شهید همدانی خانواده خود را در اوج بحران سوریه که دمشق در آستانه سقوط بود، آگاهانه به دمشق می برد.

بعد از بازگشت به ایران زمانی که سوریه امن و بحران سقوط دمشق کم می شود، خانم چراغ نوروزی شروع به نوشتن خاطرات کودکی خود می کند و به این صورت است که این کتاب با تکنیک بازگشت به گذشته به دهه ۴۰ برمی گردد.

 

پیغام ماهی‌ها
کتاب «پیغام ماهی‌ها» اثری به قلم نویسنده نام آشنا «گلعلی بابایی» بوده و این کتاب هم از جمله آثار ژانر سرگذشت‌نامه‌ای است که درباره زندگی سردار همدانی نوشته شده است. این اثر در سال 1395 توسط انتشارات 27 بعثت در 512 صفحه روانه بازار نشر شده است. اتفاقاتی که این شهید از قبل از آغاز جنگ تحمیلی تا قبل از عملیات والفجر 8 با آن روبرو بوده در کتاب آمده است.

گل‌علی بابایی در «پیغام ماهی‌ها» با استفاده از مصاحبه‌های «حسین بهزاد» نویسنده با سابقه ادبیات مقاومت با شهید «حاج حسین همدانی» به بررسی زندگی او در دوران کودکی، سال‌های مبارزه با رژیم پهلوی، حضور در روزهای سخت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، تاسیس سپاه پاسداران و عضویت در سپاه استان همدان و نبردهای داخلی جبهه کردستان پرداخته‌است و بعد از آن در ادامه به سراغ ماجراهای تاسیس لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله(ص) با همراهی شهیدان محمود شهبازی، حاج احمد متوسلیان و محمدابراهیم همت رفته‌است.

یکی از فصول ممتاز این کتاب که جایزه ادبی جلال آل احمد را هم در کارنامه دارد. فصل آخر آن است؛ فصلی که «آخرین پیامک» نام دارد و در آن خاطره‌ای از قول همسر شهید درباره آخرین سفر حاج حسین همدانی به ایران نقل می‌شود که بسیار اثرگذار و گیرا است. البته بخش‌هایی از کتاب که مربوط به حضور این شهید بزرگوار در سوریه و آموزش نیروهای ارتش این کشور برای مبارزه با تروریست‌های تکفیری است هم از بخش‌های ناب این اثر محسوب می‌شود که در آن اطلاعات جالبی از حضور مستشاران نظامی ایران در سوریه و دیدگاه‌های راهبری مقام معظم رهبری برای مبارزه با تروریست‌ها مطرح شده‌است. نویسنده بعد از هفتم شهید کار نوشتن کتاب را شروع کرد و سعی کرده بود که برای چهلم شهید یک کتاب 200 صفحه ای تولید کند تا ادای دینی به حاج حسین همدانی کرده باشد.

لازم به یادآوری است بخشی از اطلاعات این کتاب به صورت پرسش و پاسخ در کتاب «مهتاب خَیَّن» به قلم حسین بهزاد تا سوم خرداد 61، چاپ شده بود که مؤلف از این منبع استفاده کرده و به صورت «منِ راوی» تبدیل کرده و نوشته است. بخش دوم هم یک مصاحبه 40-30 ساعته بود که باز هم حسین بهزاد گرفته بود و قرار بود شهید همدانی تا پایان جنگ را بگوید که مجال فرصت نداده بود و این مصاحبه مانده بود و استفاده نشده بود و نویسنده از آن ها هم استفاده کرده است.

 

مهتاب خین
کتاب «مهتاب خین» یکی از آثار پر مخاطب درباره سردار همدانی است. این کتاب توسط انتشارات مرکز مطالعات پژوهشی 27 بعثت (نشر 27) در سال 1393 منتشر شده است. این کتاب بالغ بر 1000 صفحه است و به روش مصاحبه‌ای آماده شده که مصاحبه کننده آن حسین بهزاد است.

مهتاب خیّن روایتی است از جنس تاریخ شفاهی که رخدادهای مربوط به سال های مبارزه علیه دیکتاتوری پهلوی، انقلاب اسلامی بهمن 57، استقرار نظام نوین، تاسیس سپاه پاسداران و نبردهای داخلی جبهه کردستان را در بر می‌گیرد. همچنین کتاب ناگفته های فراوان از پیکارهای جبهه‌ی غرب و جنوب در مصاف با ارتش متجاوز رژیم عراق را شامل می‌شود. شهید همدانی در «مهتاب خین» به خوبی نحوه انجام دو عملیات بزرگ فتح‌المبین و بیت‌المقدس را شرح می‌دهد و از مجاهدت‌های رزمندگان استان همدان می‌گوید.

 

تکلیف است برادر
کتاب «تکلیف است برادر» اثر دیگری به قلم حسین بهزاد است که در سال 1384 در 440 صفحه منتشر شد. این کتاب توسط انتشارات غنچه و فرهنگ‌سرای پایداری روانه بازار نشر شده است. این کتاب نیز حاصل گفت وگویی با سردار حسین همدانی فرمانده سابق لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) است. خواننده در این کتاب می‌تواند اتفاقات مهم زندگی راوی را از زبان خودش بخواند.

در مقدمه این کتاب که روایتی است از انقلاب، حوادث کردستان و جبهه غرب این طور آمده است: تکلیف است برادر، روایت دست اول رخدادهای مربوط به سال های مبارزه علیه دیکتاتوری پهلوی، انقلاب اسلامی بهمن ۵۷، استقرار نظام نوین، تاسیس سپاه پاسداران، نبردهای داخلی جبهه کردستان و سرانجام ناگفته های پیکارهای جبهه غرب در مصاف با سپاه دوم ارتش متجاوز رژیم عراق است.

 

مزد مقاومت
کتاب «مزد مقاومت» از مجموعه کتاب‌های فاتحان خرمشهر است و جلد 32 آن مجموعه محسوب می‌شود. این کتاب به قلم حسین نصرالله زنجانی توسط نشر صریر (وابسته به بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش‌های دفاع مقدس) روانه بازار نشر شده است.

در جلد 32 از مجموعه «فاتحان خرمشهر»، به بازنویسی خاطرات سردار حسین همدانی در موضوع آزادسازی خرمشهر پرداخته شده و شهید همدانی در این کتاب به شرح ماوقع فتح خرمشهر از نگاه خود پرداخته است. او در کتاب از نقشش در جریان این اتفاق بزرگ تاریخی می‌گوید. در کتاب اطلاعات خوبی از وضعیت شهر در دوران دفاع مقدس و چگونگی مبارزه برای آزادسازی‌اش را شرح می‌دهد. مقاومت نیرو‌های مردمی و حضور پررنگ زنان در جبهه از نکات مهم کتاب به شمار می‌رود.

 

ساعت 16 به وقت حلب
کتاب «ساعت 16 به وقت حلب» شامل 65 خاطره کوتاه به همراه عکس در موضوعات مختلف از شهید همدانی است. این کتاب به شکلی نظرات و خاطرات دیگران از هنرمندان گرفته تا خانواده شهید همدانی درباره این سردار است؛ گلعلی بابایی گردآورنده «ساعت ۱۶ به وقت حلب» در مورد کتاب چنین می‌گوید ما تمام تلاشمان را کرده‌ایم که این کتاب به ورطه شعار نیفتد و، چون کتاب براساس واقعیت و اتفاق‌های زندگی نوشته شده بسیار مستند و ملموس برای مخاطب روایت می‌شود. این کتاب که به اهتمام زهرا همدانی و سیدحسن شکری تهیه شده در سال ۹۵ به چاپ رسید.

 

راز نگین سرخ
کتاب «راز نگین سرخ» در واقع به زندگی‌نامه شهید محمود شهبازی از فرماندهان دوران دفاع مقدس می‌پردازد. او فرمانده سپاه همدان و جانشین لشکر 27 محمد رسول الله (ص) بود و نکته مهم درباره این کتاب این است که سرگذشت این شهید از قول سردار همدانی نقل شده و حمید حسام آن را به شکل کتاب اماده کرده است.

در بخشی از این اثر که توسط نشر سوره مهر منتشر شده « همدانی با اشاره به اسماعیلی فهماند که بیا جلوتر، اسماعیلی کنار شهباز و همدانی ایستاد. خم شد و نشست. اما هرچه پرسیدند جوابی نداد. همدانی هم چیزی نگفت. اما این سکوت برای شهبازی سوال برانگیز بود. منور عراقی که گر گرفت و بالا رفت نور قوی و نور زرد به اطراف پاشید. در پرتو آن، چهره اسماعیلی بهتر نمایان شد. قطرات اشک گونه هایش را تر کرده بود. حبیب قیافه متعجب فرمانده را که دید. جلوتر آمد و دم گوش شهبازی گفت. دست خودش نیست. از وقتی که بهمن شهید شده انگار روحش تو این دنیا سیر نمی کند. شهبازی نیم خیز شد، دست روی شانه اسماعیلی انداخت و آرام گفت: شنیدم اصلاً دلت نمی خواهد برگردی شهر. باشد تا هر وقت که مایلی اینجا بمان. منور که خاموش می شد، اسماعیلی با گوشه آستین دانه های اشک را گرفت.»

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه