مطالعه سیره عملی امام خمینی (ره) نه فقط در بعد سیاسی که در زندگی فردی نیز ضروری و لازم است. شیوه رفتار امام با خانواده، تربیت فرزندان، مناسبات اجتماعی، سیاسی و… از جمله مواردی است که باید وارد زندگی فردی و اجتماعی ما وارد شود.
کتاب «در سایه آفتاب» با عنوان فرعی «یادها و یادداشتهایی از زندگی امام خمینی (ره)» با همین هدف نوشته شده تا بخشی از شیوههای رفتاری امام را به خواننده معرفی کند. این کتاب اگرچه تاریخنگاری و خاطره نویسی نویسنده از زندگی امام خمینی است اما مهمتر از آن یک اثر تربیتی است.
این کتاب در 12 بخش شامل «در راه آشنایی»، «پیوند با ولایت»، «التزام به ضوابط»، «ویژگیهای علمی و اخلاقی»، «پاسداری از اصول و ارزشها»، «عشق متقابل»، «نظم و ترتیب در کارها»، «آگاهی، اشراف، جامعیت»، «پاسخ به مسائل شرعی»، «امام از منظری دیگر»، «عکسها و پیوستها» و «نمایه» میشود.
در پشت جلد کتاب آمده است: «صفحه پیش رو واگویه مردی است که بیستوپنج سال از عمر خویش را در سایه و محضر بزرگمرد تاریخ اسلام، حضرت امام خمینی، قدس سره، بالیده است و دریغش آمده تا گوشههایی از مشاهدات خود را چون جرعهای زلال و دلپذیر در کام مشتاقان فضیلت، معرفت، و بصیرت نریزد.
توصف این اثر گرانمایه از زبان رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله العظمی خامنهای، مد ظله العالی، که فرمودند: «من تمام کتاب شما را خواندم، نوشته شما، علاوه بر روایت، درایت هم هست» و همچنین ارزیابی بسیاری از اهل نظر، که این کتاب را از بهترین آثاری دانستهاند که در قالب خاطرات ابعادی از ویژگیها و شخصیت امام(ره) را تبیین کرده است، ما را بر آن داشت تا با توضیحات و اضافاتی که راوی محترم جناب حجهالاسلام و المسلین محمدحسن رحیمیان بر آن افزوده است به تجدید چاپ (سیزدهم) اقدام نماییم. باشد که گامی در راه معرفی و زنده داشتنِ افکار، گفتار، و رفتار آن حکیم یگانه برداشته باشیم.»
قسمتی از متن کتاب:
«حضرت امام، رسمشان بر این بود که روز آخر درس، قبل از تعطیلات ماه مبارک رمضان و محرم را به اندرز و تذکرات اخلاقی و عرفانی اختصاص بدهند. در یکی از این روزها به مناسبت فرا رسیدن ماه مبارک در نجف اشرف، معظم له در زمینه مذکور داد سخن میدادند و به تعبیر یکی از دوستان که در جلسههای متعددی از درسهای اخلاق آن حضرت در قم نیز شرکت کرده بود، این جلسه، یکی از بهترین و تکان دهندهترین درسهای امام بود.
سخنان امام در این روز، آنچنان همه را منقلب نمود که صدای گریه، فضای مسجد شیخ انصاری را پر کرده بود. طلاب تحت تأثیر سخنان روحبخش حضرتش که از جان برمیخاست و بر دل مینشست، از خود رسته و در فضای لایتناهی عالم بالا به پرواز درآمده بودند. این آهنگ دلربای کلمات او بود که جانهای همه را تسخیر کرده و از کالبدهای خاکی رهانده و به عشق معبود رسانده بود. سخن به اوج خود رسیده بود و این مضمون را داشت:
تا جوان هستید، خود را اصلاح کنید که در پیری… .
که ناگهان صدای ناهنجاری از گوشه مجلس، چون پتکی بر سر همه کوبیده شد، رشته افکار را گسست و آرامش جمع سالکان را بر هم زد. شیخی که در عین صفا و فضل نسبی، به بذلهگویی و حرکتهای ناهنجار معروف بود و سری کچل و بسیار بدریخت و برّاق داشت، درحالیکه عمامهاش را از سر برداشته بود، محکم با کف دست بر سر خود کوبید که صدای آن در فضای شبستان پیچید و گفت: «من این سر کچل را چگونه اصلاح کنم؟»
به طور مسلّم او غرض و مرضی نداشت و خصلت شوخ طبعی توأم با وقت نشناسی، او را به این کار واداشته بود ولی به هرحال، این حرکت بیجا اثر خود را بر جای گذاشت. امام بدون آنکه عکس العمل خاصی نسبت به ایشان نشان دهد، یکباره ادامه مطلب را رهاکردند و آهنگ صدایشان را تغییر دادند و با چند جمله دعا درس را به پایان رساندند. در آن لحظه، در ذهن بسیاری از افراد، ماجرای خطبه شقشقیه و حرکت ناهنجار اعرابی تداعی شد که موجب قطع سخنان حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) شد. همه به شدت متأثر و ناراحت شدند و اگر چنان نبود که از معراج یک درس ملکوتی بازگشته بودند و همچنان در شرایط معنوی و الایی به سر میبردند، شاید جان شیخ بیچاره به خاطر حرمانی که موجب شده بود، در امان نمیماند.»
گفتنی است کتاب «در سایه آفتاب» با عنوان فرعی یادها و یادداشتهایی از زندگی امام خمینی (ره) به کوشش «محمدحسن رحیمیان» در 330 صفحه مصور و با 25 هزار تومان از سوی سوره مهر منتشر شده است.